ماهنامه بهمن آذربایجان

جدیدترین شماره های نشریه بهمن آذربایجان را در اینجا بخوانید

ماهنامه بهمن آذربایجان

جدیدترین شماره های نشریه بهمن آذربایجان را در اینجا بخوانید

ماهنامه بهمن آذربایجان
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نگاهی انتقادی وضعیت کنونی هنرمند انقلاب، حاج بهزاد پروین قدس
 روح الله رشیدی

بسیار می‌شنویم که می‌گویند «باید فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه منتشر کرد»، «باید برای دفاع مقدس کار کرد»، «باید ارزش‌های دفاع مقدس را به نسل‌های آینده انتقال داد» و از این حرف‌ها.

برخی، صادقانه و دلسوزانه این حرف‌ها را می‌زنند و برخی دیگر سوداگرانه و متظاهرانه. آن‌ها که صادق‌اند، آستین‌ها را بالا می‌زنند و کار می‌کنند و آن‌ها که اهل تظاهرند، فقط حرفش را می‌زنند و گاهی اگر فرصتی دست داد، نمایشی می‌دهند و بازی‌ای درمی‌آورند که مثلاً گفته باشند که کارکرده‌اند.

در میان آدم‌هایی که از سرِ صدق، به‌پای دفاع مقدس ایستاده و مردانه کار می‌کنند، کسانی هم هستند که به‌تنهایی کارِ ده‌ها موسسه و نهاد و بنیاد را انجام می‌دهند. گسترده‌تر، عمیق‌تر، مستمرتر، خالصانه‌تر، کم‌هزینه‌تر و مؤثرتر از همه‌ی آن نهادها و بنیادها.

  • bahman e azarbaijan
  • ۰
  • ۰

پنجمین شماره‌ی ماهنامه‌ی «بهمن آذربایجان» رونمایی و معرفی می‌شود. آیین رونمایی از جدیدترین شماره‌ی «بهمن آذربایجان»، همراه خواهد بود با یادکرد شخصیت‌هایی نظیر شهید «آقا مهدی باکری»، به مناسبت سالگرد شهادتش، «حاج علی اکرام علی‌اف» به مناسبت سالگرد درگذشتش، شهید «سید حسن شکوری» به مناسبت اربعین شهادتش و شهید «محمدرضا فخیمی» از شهدای جبهه مقاومت. همچنین مروری خواهد شد بر عملکرد «حاج بهزاد پروین قدس» که پرونده‌ای در نقد بی‌توجهی نهادهای مسئول به این چهره‌ی شاخص در این شماره منتشر شده است.

در این آیین، همچنین ویژه‌نامه‌ی «سنگربان» ویژه‌ی شهید سید حسن شکوری، به‌عنوان ضمیمه‌ی ماهنامه، رونمایی می‌شود.

تحریریه‌ی ماهنامه‌ی «بهمن آذربایجان» از عموم علاقه‌مندان برای حضور در این برنامه دعوت می‌نماید.

روز دوشنبه 24 اسفندماه از ساعت 16/30 در محل «پاتوق کتاب تبریز» واقع در خیابان آزادی، جنب مسجد طوبی، منتظرتانیم.



  • bahman e azarbaijan
  • ۰
  • ۰

مروری بر روزهای حضور شهید سید حسن شکوری در شورای شهر تبریز

گفتگوی حسین وحید رضایی­ با دکتر رسول درسخوان


اشاره:

سید حسن شکوری، اگرچه گمنام زیست اما هیچ‌وقت گوشه‌گیر و منفعل نبود. نشان به آن نشان که بارها خود را در معرض رأی مردم تبریز قرار داد و با اعتماد و انتخاب آن‌ها، وکالت مردم شریف تبریز را در شورای اسلامی شهر بر عهده گرفت. به جرات می‌توان گفت که از خوش‌نام‌ترین صاحب‌منصبان مردم تبریز در این سال‌ها بوده. سابقه‌ی حضور مؤثر و فعال آقاسیدحسن در ادوار مختلف شورا، می‌تواند حاوی تجربیات و عبرت‌های ارزنده برای منتخبان ملت در شورا و مجلس باشد. برای آشنایی با این وجه از شخصیت شهید سید حسن شکوری، با «دکتر رسول درسخوان»، از همراهان سید در شورای اسلامی شهر تبریز نشسته‌ایم.

*

 

  • bahman e azarbaijan
  • ۰
  • ۰

شهید سیدحسن شکوری به روایت صمد قاسمی


با شهید بزرگوار، سید حسن شکوری، هم محلی بودیم. خانواده­ی شکوری، منشأ خیر و برکت و واجد اخلاق حسنه­ی پیامبر بودند. کمال و ادب و معرفت از کودکی در آقا سید حسن جلوه داشت. خوش‌برخورد، سربه‌زیر، خوش‌اخلاق و دارای منش پیامبری. نشست و برخاست با او، بسیار دل‌نشین و جذاب بود.

 

بزرگ که شدیم، در زمان انقلاب در فعالیت­ها و راهپیمایی­ها و به دنبال آن پیروزی انقلاب و سپس در 8 سال دفاع مقدس، با ایشان همراه بودیم. بعد از تشکیل ارتش بیست‌میلیونی بسیج، بنده در مساجد «بیلان‌کوه» فعالیت داشتم. حدود دو، سه ماه به مسجد شهید بهشتی (مشدعلی سابق) که محل فعالیت سیدحسن بود، آمدم. بچه‌های مسجد شهید بهشتی دارای سطح علمی بالایی بودند. شورای فرماندهی مسجد، متشکل از چند نفر بود؛ مسئولیت یک قسمت را شهید علافی برعهده داشت، شهید قاسم پور، مهندس نجفی، مهندس نوجوان که از  اساتید دانشگاه بود و آقا سید حسن شکوری. فعالیت­های فرهنگی و کلاس­های قرآن و نهج­البلاغه داشتند. نشست­های سیاسی برگزار می­کردند. فعالیت­های این‌چنینی زیادی داشتند.

  • bahman e azarbaijan
  • ۰
  • ۰

سرمقاله شماره پنجم «بهمن آذربایجان»

روح الله رشیدی

اسفند که می‌شود، «آقا مهدی» هم می‌آید «این‌وَر»؛ پیشِ ما. خودش که نه. می‌گویند «مفقودالاثر» است! اسم و عکسش. می‌آید «این‌ور» تا ما برایش بزرگداشت بگیریم. می‌آیند و از او می‌گویند. ساعتی، چنین می‌گذرد و «خداحافظ سردار»!

در تمام این سال‌ها، همّ و غمّ همه‌ی ما این شده که حرف‌های تازه‌ای از سرنوشت آقا مهدی بشنویم. از روز آخر. از ساعتِ آخر. دنبال کسی می‌گردیم که ماجرایِ «آن‌سویِ دجله» را از زوایه‌ای نو برایمان تعریف کند. هر چه جزئی‌تر و هیجان‌برانگیزتر، بهتر. اوجِ مجالسِ ما برای آقا مهدی آنجاست که راویان، صحنه‌ی آخرِ حیاتِ مادی آقا مهدی را روایت کنند؛ آنجا که او در «آن‌سوی دجله» مجروح شده و پیکر مجروحش را گذاشته‌اند توی قایق و دارند می‌آورند «این‌سوی دجله» که ناگهان قایق، مورد اصابتِ آرپی‌جی یا خمپاره‌ی دشمن قرار می‌گیرد و پای او، هیچ‌گاه به «این‌سوی دجله» نمی‌رسد!

  • bahman e azarbaijan