ماهنامه بهمن آذربایجان

جدیدترین شماره های نشریه بهمن آذربایجان را در اینجا بخوانید

ماهنامه بهمن آذربایجان

جدیدترین شماره های نشریه بهمن آذربایجان را در اینجا بخوانید

ماهنامه بهمن آذربایجان
طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

روح الله رشیدی

نقل است که یکی از متنفذینِ یکی از جناحین در منطقه‌ی آذربایجان، در توجیهِ نوعِ سهمیه‌بندی جریان متبوعش برای انتخابات مجلس در تبریز چنین استدلال کرده است: رقیب، قوی است. محتمل است که سه نفر از جناح مقابل، در انتخابات پیروز شود. ما اگر هر شش نفر را از چهره‌های قوی و نامدار بگذاریم، آرای جناحِ ما پراکنده می‌شود و احتمالاً هیچ‌کدام رأی نیاوریم. بنابراین، سه نفر قوی و سه نفر ضعیف را در لیست می‌گذاریم تا لااقل سه نفر قوی از جناح ما، حتماً بالا بیاید!

 

عصاره ی فضایل ملت؟

می‌فرماید «عصاره‌ی فضایل ملت است». «مجلس» را می‌فرماید امام(ره). معنایش روشن است؛ هر چه فضیلت در ملت جمع است، در مجلس نیز باید که جمع باشد. مجلس چیست؟ کیست؟ با این حساب، «مجمعِ فضلای ملت». این عیار، حداکثری است و سفت‌ و سخت. آن‌چنان حداکثری، که صرفاً نوادرِ زمانه و خواصِ ملت در چنان ترازی جای می‌گیرند. بیراه نیست که «مجلس در رأس امور» می‌شود. مگر رأس امور را به اراذل می‌شود سپرد؟!

 

براندازی با تاخیر الافاضل

«یَستَدَلّ عَلی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَع: تَضییع الاصول و التَّمَسُّکِ بِالفُروع و تقدیمِ الاَراذِل و تَاخیرِ الاَفاضِل» این را حضرت امیر(ع) می‌فرماید. یعنی که چهار چیز نشانه‌ی نگون‌بختی حکومت‌هاست: فروگذاشتن اصل‌ها، اهمیت دادن به فرع‌ها، جلو انداختن فرومایه‌ها و عقب نگه‌داشتن شایسته‌ها و افاضل. عنصر فضیلت به‌قدری مهم است در حکومت‌داری، که امیر(ع)، فقدان آن را، عامل سقوط و براندازی می‌داند. حکومت‌ها وقتی سقوط می‌کنند که افاضل، کنار گذاشته شوند و اراذل بالا بیایند. اراذل چگونه بالا می‌آیند؟ افاضل چگونه به حاشیه می‌روند؟ با بهانه‌ها و دستاویزهای متنوع. بهانه‌هایی که وقتی تکرار شد و به تواتر رسید، تبدیل به «هنجار» می‌شود. مشروع می‌شود. اجتناب‌ناپذیر می‌شود. پس با دستاویزهایِ هنجار شده‌ی مشروعِ اجتناب‌ناپذیر، افاضل را کنار می‌گذاریم و اراذل را بر صدر می‌نشانیم! یعنی «براندازی» می‌کنیم! به همین راحتی به همین نَرمی!

 

قبیلهگرایانِ فضیلتکُش

فضیلت‌کُشی را، قبایل سیاسی در این مملکت باب کردند. وگرنه، انقلاب اسلامی اساسش بر فضیلت‌گرایی است. مگر کم‌حرفی است حرف امام(ره) که «مجلس، عصاره‌ی فضایل ملت است»؟ این، قبیله‌گرایان بودند که سقف فضایل را به‌قدری پایین آوردند که هم‌اندازه‌ی خودشان باشد.

قبیله‌گراییِ سیاسیون، چیزی نیست که بشود انکارش کرد. عرصه‌ی سیاسی کشور، غالباً در قُرقِ قبایل سیاسی است. معلوم است که با غلبه‌ی قبیله‌گرایی، جایی برای فضایل و افاضل باقی نمی‌ماند. قبایل سیاسی، هر منصبی را، از انتخابی‌اش گرفته تا انتسابی‌اش، «طعمه»ای می‌دانند که باید تصاحبش کرد. باید برای به چنگ آوردنش جنگید. همین ماه‌های گذشته بود که یکی از سرانِ متشخصِ اتوکشیده‌ی خوش‌تیپ یکی از قبایل سیاسی گفت که حاضریم برای جلوگیری از قدرت گرفتن فلان جریان، «خون بریزیم»! چنین نگاهی به قدرت را فقط در قبایل بدوی می‌شود سراغ گرفت. اصل «تنازع برای بقا»ی جناب «داروین» را همین آدم‌ها، همچنان بر مدارِ صحت نگه‌داشته‌اند. در پایبندی به این اصل، فرقی میان هیچ‌کدام از به‌اصطلاح جناحینِ مشهور نیست. هر دو، به یک میزان، قبیله‌گرایند. تفاوت در ایدئولوژی این دوتاست؛ یکی تمسکِ متظاهرانه به مقدساتِ انقلابی را شیوه‌ی عمل قرار می‌دهد و دیگری اپوزیسیون‌نمایی و تشبثِ سوداگرانه به مشهوراتِ شبه‌روشنفکری را.

 

لولو سازی می‌کنند

قبیله‌گرایان برای فضیلت‌کُشی، «لولو سازی» می‌کنند. از رقیب، لولو می‌سازند و مردم را می‌ترسانند. یکی می‌گوید اگر به من رأی ندهید، براندازها انتخاب می‌شوند و دیگری چنین بر طبل واهمه می‌کوبد که اگر ما رأی نیاوریم، طالبان و داعشِ وطنی به جانتان خواهد افتاد! با دوگانه سازی و جبهه‌بندی صوری و مضحک، مردم را چنان از نتیجه‌ی انتخابات می‌ترسانند که به همان حداقل‌های دم‌دستی قانع شوند. علناً می‌گویند درست است که گزینه‌های معرفی‌شده‌ی ما لزوماً مطلوب و آرمانی نیستند «اما کشور در شرایطِ «خطیر»ی قرار دارد و اگر دوستان ما نروند مجلس، نظام با بحران مواجه خواهد شد»! این را هر دو می‌گویند. علناً و صراحتاً.

 

حرف‌های مگو دارند همیشه

جالب این است که سران قبایل سیاسیِ فضیلت‌کُش، برای متقاعد کردنِ افکار عمومی، همیشه حرف‌های درِگوشیِ محرمانه در آستین دارند. اسرارِ نامکشوف، که جز خواص، کسی از آنها مطلع نیست! حرف هایی که حکایت از تلاش‌های پشت پرده‌ی جریان رقیب برای فلان جریان سازی و بهمان تصمیم خطرناک دارد. می‌گویند «شما که خیلی چیزها را نمی‌دانید»، «منابعِ موثق ما، می‌گویند که...»، «ما که فلان جا هستیم، می‌دانیم این‌ها چه نقشه‌ای دارند» و...

 

صالح مقبول به جای اصلحِ نامقبول!

به لطایف‌الحیل، ملت را تحت‌فشار قرار می‌دهند تا از انتخاب «اصلحِ افضل» منصرف شوند. می‌گویند «صالحِ مقبول بِه از اصلحِ نامقبول»! خاطرم هست که یکی از نمایندگانِ قبیله گرای استان در ادوار گذشته‌ی مجلس، دو پایش را کرده بود توی یک کفش که الّا و بلّا فلانی باید بشود مدیرکل فلان جا. وقتی با انتقاد و اعتراض رسانه‌ای روبرو شد، سرش را بالا گرفت و گفت «من هم می‌دانم که فلانی چندان در سطح مدیریت آنجا نیست؛ ولی دوستان، می‌دانید اگر ما او را مدیر نکنیم، چه کسی را به‌جایش خواهند نشاند؟! یکی را که خون به دلِ حزب‌الله خواهد کرد!» و می‌خواست با این استدلال، همه را ناک‌اوت کند به قول مشت‌زن‌ها. آن سوگلیِ جناب نماینده، از ملازمانِ رکاب جنابشان در موعد انتخابات بود و حالا جناب نماینده می‌خواست از خجالتش دربیاید. و برای این ادایِ دین، از خون‌دل حزب‌الله و... مایه می‌گذاشت!

همه‌ی منطقِ قبیله‌گرایان همین است. همیشه و همه‌جا، با این قاعده، دهان‌ها را بسته‌اند. معلوم است که نتیجه‌ی چنین روندی، شکل‌گیری مجلسِ اصلح‌ها و افضل‌ها نخواهد بود. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ما با مجلسِ صالحین روبرو خواهیم بود! و باز، عصاره‌های فضایل ملت، مغلوبِ جوسازیِ قبیله‌گرایان خواهند شد.

براندازی که شاخ و دم ندارد. «تقدیم‌الاراذل و تاخیر‌الافاضل» یعنی براندازی.

*

تکلیف‌سازیِ باسمه‌ای برای ملت را باید متوقف کرد. نباید لولو سازیِ حضرات را به رسمیت شناخت. نباید تداومِ غلبه‌ی قاعده‌ی «صالحِ مقبول بِه از اصلحِ نامقبول» را رضا داد. این را به‌ویژه آن‌ها که نگرانِ براندازی نظام هستند، باید جدی بگیرند. براندازهایِ توجیه‌تراشِ فضیلت‌کش را، به مجمعِ عصاره‌ی فضایل ملت راه ندهیم.


سرمقاله شماره چهارم

  • ۹۴/۱۰/۲۷
  • bahman e azarbaijan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی